سلام. شبتون بخیر.
پیاماتون درباره تصاویر مفهومی خیلی جذاب و قابل تامل بود. اما بعضی نظرات مثل نظرات کاربری به نام «نرگس» و یا «ناهید» و یا «نوید» با اینکه خیلی کلی بود اما جذابتر به نظر میرسید.
دوس داشتم به این نکات توجه بیشتری بشه: ...
خداوند سبحان می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»[1] وهمگى به ریسمان خدا چنگ زنید وپراکنده نشوید ونعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس خداوند میان دلهایتان الفت انداخت ودر سایه نعمت او برادران یکدیگر شدید، و بر لب پرتگاهى از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد. این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مىکند، شاید هدایت شوید....
سلام دوستان
پیامها و تحلیل های جالبی از تصاویر مفهومی 1 و 2 ارسال کرده بودید. از همه تون تشکر میکنم.
درباره تصویر شماره یک، کاربر محترمی با نام کاربری «ملیحه» گفته بود: «سلام. از اینکه پیرمرد خوابیده یا یک چای و نوشیدنی کنارش هست می فهمیم که گذر عمر و مردن به سرعت یک خواب کوتاه یا خوردن یک نوشیدنی میماند و بعد زندگی انسان در قالب تجربه یا یک کتاب، عبرت برای نسلهای بعد قرار می گیرد تا از تجربیات گذشتگان استفاده کنند و اشتباهات آنها را تکرار نکنند. تعجب پسر هم از تجربیات پیر هست یا نتیجه کارهاش که چه عاقبتی داشته، مثل اینکه آدم فکر نمیکنه فلان کار چه عاقبتی داره وقتی می فهمه باور نمی کنه و حالت تعجب بهش دست میده»....
سلام رُفقا. روز شما به خیر و ایام به کام .
ارسطو مینویسه: یه روز از مردی که سوار بر اسبش بود و به سرعت داشت میتاخت پرسیدند: کجا؟ گفت: نمیدونم! از اسب بپرسید. چون این اسب است که داره میتازه نه من!
با خودم فکر میکردم حکایت حال این مرد، حکایت حال بسیاری از ماست که در زندگی به بسیاری از امور دست زده ایم و یا جدیدا دست میزنیم که فقط یک دلیل داره. و اون «عادت» هست. ینی ما سوار بر عادتمون شده ایم و داریم چهار نعل میتازیم اما نمیدونیم قراره تا کی اینجوری بتازیم و به این عادت تکراری ادامه بدیم؟!
تق
بال از هدایای ایرانیان
دهقانی ایرانی، جامه ای که با طلا بافته شده بود برای حضرت آورد. امام علی(علیه السلام) آن جامه را به عمرو بن حریث به چهارهزار درهم تا زمان عطا(تقسیم بیت المال) فروخت.[26] زیرا نمی توانست آن را تقسیم کند و پوشیدن لباس زربافت برای مردان در اسلام حرام است...