وبلاگ رسمی محمد رضا حدادپور

وبلاگ رسمی محمد رضا حدادپور

"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
نوکر آستان قدسی اش: محمد رضا حدادپور

طبقه بندی موضوعی

سفرنامه کربلا-1

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۲۵ ب.ظ
سلام
اینبار به لطف پروردگار و عنایات اباعبدالله الحسین علیه السلام به عنوان روحانی کاروان راهی عتبات عالیات هستم.
ساعت2_امامزاده حسین جهرم_سیل جمعیت:
خیلی شلوغ بود و مردم اومده بودند که عزیرانشون را بدرقه کنند. چشماشون پر از اشک و دلشون پر از آرزو و لبهاشون مملو از التماس دعا.
من هربار لحظه خداحافظی، چه سفر زیارت باشه و چه هر سفر دیگه، یاد لحظه وداع و پایان زندگی دنیاییمون میفتم. لحظه وداع با عزیزترین عزیزانمون منو یاد لحظه ای میندازه که قراره یه روز از دنیا برم. دنیا که همیشه طبق پاشنه خواسته های ما نمیچرخه. اومدیم و لحظه ترک دنیا عزیزانمون دورمون نبودن و کسی واسمون صلوات نفرستاد و یاحسین و یاحسین نگفت.... الهی هیچکس غریب مرگ نشه... به حق غریب کربلا...
بعد از اینکه از جهرم اومدیم بیرون، ده دقیقه صحبت های اولیه را گفتم و چندتا نکته درباره آداب سفر زیارتی بیان کردم.
رسیدیم شیراز و نماز جماعت مغرب و عشا را خوندیم و راه افتادیم.
دیدم زائرای باصفایی هستند. بلندگو را برداشتم و برای اولین بار در طول 14 سال طلبگیم، برای مردم زیارت عاشورا و روضه علی اصغر علیه السلام خوندم. صدای چندان خوبی ندارم اما الحمدلله گرفت... فکر کنم خیلی هم گرفت... چون الان دو تا خانم غش کرده اند و مجبور شدیم کنار جاده ایستادیم....
فعلا
یاحسین
  • محمد رضا حدادپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">