وبلاگ رسمی محمد رضا حدادپور

وبلاگ رسمی محمد رضا حدادپور

"اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ"
نوکر آستان قدسی اش: محمد رضا حدادپور

طبقه بندی موضوعی

درباره تصاویر مفهومی(1) و (2)

چهارشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۱۰ ق.ظ

سلام دوستان

پیامها و تحلیل های جالبی از تصاویر مفهومی 1 و 2 ارسال کرده بودید. از همه تون تشکر میکنم.

درباره تصویر شماره یک، کاربر محترمی با نام کاربری «ملیحه» گفته بود: «سلام. از اینکه پیرمرد خوابیده یا یک چای و نوشیدنی کنارش هست می فهمیم که گذر عمر و مردن به سرعت یک خواب کوتاه یا خوردن یک نوشیدنی میماند و بعد زندگی انسان در قالب تجربه یا یک کتاب، عبرت برای نسلهای بعد قرار می گیرد تا از تجربیات گذشتگان استفاده کنند و اشتباهات آنها را تکرار نکنند. تعجب پسر هم از تجربیات پیر هست یا نتیجه کارهاش که چه عاقبتی داشته، مثل اینکه آدم فکر نمیکنه فلان کار چه عاقبتی داره وقتی می فهمه باور نمی کنه و حالت تعجب بهش دست میده»....

تحلیل خوبی بود و ایشان به نکته مهم «وجود چای و نوشیدنی» به خوبی بهره برده بودند. به خواب و یا چرت زدن پیرمرد هم توجه داشتند که این هم به نوبه خود اهمیت دارد.

اما کاش گفته بودند که: بچه ها از خواب ما هم درس میگیرند چه برسه به هوشیاری ما! از بافته های رویایی ما تعجب میکنند چه برسه به یافته های بیداری ما! دست به بغل گرفتیم و نشستیم اما غافل از آنکه بچه ها و نسل های بعد از ما دست به کارند و ....

درباره تصویر شماره دو، کاربر محترمی با نام کاربری «کمالیان» گفته بود: «بعضی افراد که راهی دیاری دیگر می شوند پر از حرفهایی بودند گفته یا ناگفته و اطرافشان پر از گوشهای کم شنوا یا ناشنوا. رفتگان دیار باقی دست از فریاد برای یافتن گوشهای شنوا بر نمی دارند، چه خوب که اگر چه در زمانه ی بودنشان به پیامهایشان توجه نکردیم لااقل الان پیام و حرف و گفتار و تجربه ی آنان را از دل خاک بیرون بکشیم،، باشد که تجربه آنان چراغ راه هدایت برای بشریت شود»

تحلیل خوبی بود و یا کاربر «ملیحه» گفته: «با توجه به اینکه تصویر جدا شده دهان یک مرد، در دست یک زن هست نشان دهنده این هست که زن از مرد فقط نق زدنها و غرغر کردن و فریادهاشو را می بینه و از شخصیت مرد آن قسمت از داد و فریادها و نارضایتی هاش را جدا می کنه و به عنوان شاخص قبول داره، حتی بعد از مردنش! یا به عبارتی برداشت زنا از مردها فقط گفته ها و نارضایتی هاشونه» این هم جای تشکر داره.

ایده من این بوده که: نقش خاک ما نقش فریادهایی است که میماند. نه نقش سکوت و رخوت ها و انفعالات روزمره. اگر صاحب فریادی آشنا برای نسل های بعد باشیم نسل بعد حاضر است دست های نرم و ناخن های آنچنانی اش را در عمق خاک و گِل ما فرو ببرد تا صدای ما را بشنود.

نظرتون چیه؟

  • محمد رضا حدادپور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">